خلاصه داستان: یک قاتل جهانگرد و یک تاجر سرگردان در یک بار هتل در مکزیکو سیتی در یک رویارویی که آن ها را به گونه ای که انتظارش را نمی رفت به هم نزدیک می کند.
خلاصه داستان: یک زن جوان آمریکایی با شوهرش به بخارست نقل مکان می کند و شروع به شک می کند که غریبه ای که او را از آپارتمان آن طرف خیابان تماشا می کند ممکن است یک قاتل سریالی محلی باشد که سر زنان را می برد.